
اما ویژگی اصلی خوارج چیست؟ کسانی که ظاهراً در جبهه حقاند اما به تعبیر امیرالمؤمنین تیر در کمان شیاطیناند؟! این ۵ ویژگی برای شناخت این روزهای ما نیز کارساز است.
۱. حقمداری ظاهری
امیرالمؤمنین در وصف این جریان میفرماید: «خویشتن را به زیور ایمان آورندگان میآرایند و به زیور مردان صالح آراسته میسازند و بدینسان ، تزویر و نیرنگ در عبادتهای ظاهری را وسیله معصیت قرار دادهاند» (نهجالبلاغه، خطبۀ ۳۲).
جناب مالک اشتر دربارۀ آنها میگوید: «ای صاحبان پیشانیهای پینهبسته و سیاه؛ چنین میپنداشتم که این نماز شما نشانۀ زهد و بیاعتنایی به دنیا و شوق به خداست» (تاریخ طبری، جلد ۵، صفحۀ۵۰).
و پیشبینی پیامبر (ص) از این خصیصۀ خوارج: «دستهای به روش گفتار انسانهای نیک سخن میگویند و قرآن میخوانند امّا … از دین خارج میشوند، چنانکه تیر از کمان بیرون میرود» (کنزالعمّال، ۱۱ / ۲۰۲).
۲. ظاهرگرایی محض
با شعار «إِنِ الْحُکمُ إِلَّا لِلَّه» (انعام: ۵۷) مقابل قرآن و حقیقت قرآن قرار گرفتند و با همین مبنا به عدالت بدون ولایت رسیدند. تا آنجا که با همین ظاهرگرایی امیرالمؤمنین و پیامبر اکرم را به بیعدالتی متهم کردند.
شهید مطهری میگوید خوارج مقدسنما شب نوزدهم رمضان را برای به شهادت رساندن میزان حق، حضرت علی (ع) انتخاب کردند؛ زیرا میخواستند این جنایت را که ازنظر آنها عبادت بود، در شب عزیز و مبارکی انجام دهند (مطهری، بیتا، ج۴، ص۸۲۳).
ابنملجم ملعون معتقد بود «على به کارى تن داد که برخلاف حکم خدا بود» (الاستیعاب ۳ / ۲۱۹).
پیشتر نیز یکی از سردمداران خوارج به نام حرقوص بن زهیر در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) حضرت را در تقسیم غنائم به عدالت سفارش کرد و سبب برانگیختن خشم حضرت شد (مجلسی، ۱۴۰۴ ق، ج ۲۲، ص ۳۸).
۳. بیبصیرتی
خوارج درنهایت بیبصیرتی از شناخت زمان و تقابل حق و باطل بودند و به تعبیر شهید مطهری همین بیبصیرتی باعث میشد آلت دست دشمن شوند (مطهری، بیتا، ج۲، ص۳۷).
حضرت علی (ع) دراینباره میفرمایند: «شکایت میکنم به خدا، از مردمی که در جهالت و نادانی زندگی میکنند و در گمراهی میمیرند» (ابن ابیالحدید، ۱۳۷۸، ج۸، خطبه ۱۷).
حضرت جای دیگر این ویژگی خوارج را بسیار لطیف و عالی بیان کردهاند: «همانا بدترین مردم هستید؛ تیرهایی در دست شیطانید که از وجود پلیدتان برای زدن نشانه خود استفاده میکند و بهوسیله شما، مردم را در حیرت و گمراهی میافکند» (ابن ابی الحدید، ۱۳۷۸، ج۸، ص۱۱۲).
۴. تکفیر و اتهام به دیگران
شهید مطهری نوشتند که خوارج در نهی از منکر دیگران منکر هرگونه منطقی بودند (مطهری، بیتا، ج۴، ص۸۲۳ و ج ۱۷، ص۳۰۴). و در بیان این ویژگی خوارج دارند که «مدعی بودند که همه بد میفهمند و یا هرگز نمیفهمند و همگان راه خطا میروند و اهل جهنم هستند. آنان تنگنظری خود را بهصورت یک عقیده دینی درمیآوردند» (مطهری، بیتا، ج۱۶، ص۳۲۵).
امیرمؤمنان علی(ع) روحیۀ خوارج را چنین توصیف کرده است: «آنان مردانی خشن، بدون اندیشۀ عالی و احساسات لطیف، مردمی پست، بردهصفت و اوباش هستند» (ابن ابی الحدید، ۱۳۷۸، خطبه ۲۳۸).
۵. جاهل مقصر و نه قاصر
یکی از شاخصهای کلیدی خوارج این بود که جاهل مقصر بودند و نه قاصر. به تعبیر دیگر امیرالمؤمنین بارها به آنها تذکر داده و درباره مشی خطایشان نصیحت کرده بودند اما هیچ توجهی نشد و همچنان دیگران را هتک حرمت و تکفیر میکردند و کار بهجایی رساندند که ولایت امیر را به اسم عدالت و حقگرایی زیر سؤال بردند. به سخن دیگر میفهمیدند و میدانستند چه خطایی میکنند و مثل عوام جاهل نبودند و اما حاضر نمیشدند از این راه بازگردند. (براى آگاهى بیشتر ر.ک: خطبه ۱۲۲ شرح نهجالبلاغه ابن ابى الحدید/۷/۲۱۹).
کد خبر : 21279